به گزارش پایگاه خبری تحلیلی “دختران قهرمان” باریج اسانس کاشان در لیگ برتر والیبال زنان ۱۴۰۰ جام قهرمانی را بالای سر برد و برای نخستین بار قهرمان لیگ برتر شد.
در تیم جوان فاطمه شعبان خمسه، حضور یک بازیکن باتجربه و تعیین کننده، خودنمایی میکرد: مهسا کدخدا. بازیکنی که در بزنگاهها به کمک تیم کاشانی آمد.
در نتیجه درخشش در لیگ برتر و قهرمانی شیرین در تهران، بازیکن ۲۸ ساله بیرجندی به عنوان ارزشمندترین بازیکن فصل انتخاب شد.
ملی پوش باریج اسانس درباره مسیر قهرمانی میگوید: زمانی که با باریج اسانس مذاکره کردم خواستهام این بود که باشگاه جاهطلب باشد و برای قهرمانی بسته شود. میخواستم در تیمی بازی کنم که جام بگیرد و حالا خوشحالم که این هدف برای من و تمام ارکان باشگاه محقق شده است.
باریج اسانس البته قهرمان مقتدر و قابل پیشبینی لیگ نبود. آنها معادلات را بر هم زدند و دو مدعی اصلی، ذوب آهن و سایپا را به زیر کشیدند.
کدخدا ادامه میدهد: این یک واقعیت است که در دور رفت لیگ، در حد و اندازه اعتبارمان ظاهر نشدیم و همیشه فکر میکردیم که باید چیزی را تغییر دهیم. اراده قهرمان شدن حتی پس از شکست رفت و برگشت برابر سایپا در دور گروهی، در باریج اسانس وجود داشت.
باریج اسانس به عنوان تیم سوم جدول، به پلی آف رفت و در این مرحله ابتدا ذوب آهن و سپس سایپا را قربانی کرد و قهرمان شد.
مهسا درباره پلی آف میگوید: خطای کمتر و همدلی بیشتر، ما را در پلی آف به تیم متفاوتی تبدیل کرد. البته به این شکل نبود که تحولی ناگهانی در باریج اسانس اتفاق افتاده باشد. باریج اسانس تیمی در حال تکامل بود و این تکامل در بهترین زمان یعنی مرحله پایانی لیگ رخ داد و به ثمر نشست.
شاخصه باریج اسانس ۱۴۰۰ میانگین سنی پایین این تیم بود. باریج اسانس تیمی بود که به جوانانش بازی میداد و جوانها برای پرکردن نیمکت نبودند.
مهسا کدخدا عنوان میکند: من و مونا آشفته کمی دیرتر به تیم ملحق شدیم زیرا درگیر مسابقات باشگاههای آسیا با سایپا بودیم و زمانی که به تیم پیوستیم با گروه جوانی همراه شدیم. تیمی که تجربه زیادی نداشت اما پرانرژی و باانگیزه و برای یاد گرفتن و موفق شدن کاملاً مشتاق بود.
کار برای باریج اسانس ساده پیش نرفت. آنها از مسیری پرپیچ و خم گذشتند تا همه را غافلگیر کنند. پشت صحنه خندهها و شادیها، لحظاتی توام با اشک، عرق و خون وجود دارد.
ملی پوش والیبال ایران میگوید: از باریج اسانس، تصاویری با شادی و جام قهرمانی منتشر میشود اما این، همه تیم ما نبود. ما از مسیر سختی عبور کردیم. تیم ما در نیم فصل دوم به شدت درگیر کرونا شد، بازیکن ما مصدوم بود و شب را با گریه میخوابید و همه ما در کنار هم بودیم.
مهسا اضافه میکند: این که یک تیم با رنج در کنار هم میماند و برای موفقیت تلاش میکند و ذرهای عقبنشینی نمیکند برای ما لذتبخش و زیبا بود.
مهسا کدخدا در زمره بازیکنان معدودی است که در لیگی باکیفیت در خارج از ایران بازی کردهاند و تجربه بینالمللی ارزشمندی دارند.
او درباره این تجربه عنوان میکند: ۲ سال قبل در ترکیه بازی میکردم و آن چه در وهله اول لیگ ما و ترکیه را از هم متمایز میکند تعداد تیمها و در نتیجه، تعداد مسابقاتی است که شما به عنوان یک بازیکن انجام میدهید.
لژیونر سابق با بیان این که در آن زمان لیگ ترکیه در ۲ گروه ۱۲ تیمی برگزار میشد و یک تیم در طول فصل مدام درگیر بازی بود میگوید: در لیگ ۱۴۰۰ ایران، ما ۱۰ تیم داشتیم و از این مکه تعداد تیمها از فصول قبل بیشتر شده هم راضی بودیم.
به عقیده مهسا کدخدا این موضوع هم به وضعیت اقتصادی کشور، نگرش سرمایهگذاران یا حامیان ورزش به مقوله ورزش زنان و عوامل انگیزشی برای ورود سرمایه به والیبال باز میگردد. سرمایهگذاری خوب به تیمهای قدرتمند و لیگ باکیفیت و تیم ملی قوی خواهد انجامید.
این سؤال وجود دارد که چرا مهسا کدخدا بر خلاف مائده برهانی در ترکیه نماند و راه خانه را در پیش گرفت. حالا زمان مناسبی برای دریافت پاسخ این سؤال است.
کدخدا میگوید: بازگشت من به ایران به دلیل کرونا بود. شرایط به گونهای بود که میخواستم در کنار خانوادهام باشم و پیشنهادی که از ترکیه بود را رد کردم. برای لیگ ۱۴۰۰ هم پیشنهادی از پرتغال وجود داشت اما چیزی نبود که برایم جذاب باشد. بنابراین ادامه حضور در ایران را ترجیح دادم.
افزایش تعداد بازیکنان ایرانی حاضر در لیگهای خارجی موضوعی است که مهسا کدخدا درباره آن صحبت میکند. او به عنوان یک لژیونر سابق برای اظهار نظر در این باره، صلاحیت دارد.
مهسا میگوید: به اعتقاد شخصی من، لژیونر شدن به نظر من با هر شرایطی و هر لیگ و تیمی ارزشمند نیست. من یک سال در ترکیه بودم و باری در یک لیگ پویا و سنگین را تجربه کردم.
او در تکمیل این نظر میافزاید: واقعیت این است که زندگی در یک کشور دیگر به هیچ وجه ساده نیست. از نظر من، زمانی که شما تصمیم میگیرید دشواری حضور در یک کشور دیگر را بپذیرید، حضور شما در آن کشور باید ارزشش را داشته باشد. یعنی در یک لیگ معتبر و تیمی بازی کنید که برای شما رشد به همراه میآورد.
تجربه کار با فاطمه شعبان خمسه برای مهسا کدخدا شیرین بود. آنها با هم قهرمان شدند و مهسا برای فاطمه شعبان خمسه یک شاه مهره بود.
مهسا پیش از این با فاطمه شعبان خمسه به عنوان مربی کار نکرده بود البته آنها پیشتر در اردوهای ملی به عنوان مربی و نیز بازیکن، تجربه کار مشترکی را داشتند.
ملی پوش بیرجندی میگوید: کار با خمسه تجربه بسیار خوبی بود. او یک مربی پرتلاش است که برای کارش ارزش قائل است. هر موقع که او را میدیدم درگیر مسائل فنی تیم بود.
کدخدا اضافه میکند: او یک مربی به روز است و دانش او و میلش برای بیشتر دانستن به ما کمک کرد. خمسه میخواست که ما از والیبال لذت ببریم و همین به تیم کمک زیادی کرد که هرگز دست از مبارزه نکشد.
مهسا با مونا آشفته در باریج اسانس ۱۴۰۰ رابطه نزدیکی داشت و کدخدا بر این، تاکید دارد اما این جو دوستانه بهتدریج در میان تمام اعضای تیم هم پدید آمد.
ارزشمندترین بازیکن لیگ برتر والیبال بانوان میگوید: در تیم ۱۴۰۰ بازیکنانی بودند که برای اولین بار بازی آنها را میدیدم و شناختی از آنها نداشتم. با این حال بهسرعت به دوستان خوبی تبدیل شدیم. صادقانه بگویم که فکر آن را نمیکردم که چنین رابطهای بین ما برقرار شود اما بر خلاف تصورم، به سرعت یک رابطه عمیق بین ما شکل گرفت.