16

رسانه و ورزش زنان ، بیم‌ها و امیدها

  • کد خبر : 42922
  • 18 اسفند 1398 - 7:41
رسانه و ورزش زنان ، بیم‌ها و امیدها

جذابیت ورزش مدرن به تبلیغات، تاکید بر جنسیت‌زدگی و کالایی‌شدن بدن‌ورزشکار مشروط شده است. حال در این شرایط ورزش زنان در ایران به دلیل خاص‌بودگی‌های فرهنگی و سیاسی هم در یک حصار مضاعف قرار گرفته و عملاً توسط رسانه بازپس زده می‌شود.

آسو جواهری – آی دبلیو اسپورتس : بی‌شک ورزش حرفه‌ایِ مدرن را باید فرزند مشترک رسانه و توسعه نظم سرمایه‌داری جهانی دانست. رسانه‌ای که خود مولود توسعه تکنولوژی است یکی از عمده‌ترین ابزارهای ایجاد و شکل‌دهی ورزش و سوق‌دادن به سوی چیزی است که اکنون وجود دارد، یعنی ورزشی کالایی، همساز با روابط نابرابر طبقاتی و به شدت جنسیتی.

به همین دلیل بررسی تغییرات در اشکال و توسعه ورزش بدون نگاه به اثر رسانه بر آن ناقص خواهد بود. به‌ویژه در حوزه ورزش زنان که در یک نظام ماهیتاً نابرابر و جنسیتی به گونه‌ای ایجاد شد که اگر گفته شود نه به هدف تلاش برای برابری و عدالت جنسیتی که برای تولید سود در حال رشد و گسترش است، پر بیراه نیست.

مصداق‌های این فرض چندان هم پنهان نیست. ورزش تجاری پیشاپیش مظاهر نابرابری را با خود به همراه دارد. به عبارت دیگر ورزشی که در کلیت خود و اشکال ارائه آن ناعادلانه و جنسیتی است، نمی‌تواند به صرف گسترش در میان زنان داعیه برابری و رهایی‌بخشی داشته باشد.

چرا که مادامی که ورزش به صورت کالایی قابل فروش و مصرف، تولید و عرضه می‌شود با خود زمینه حذف دسترسی بخش بزرگی از زنان را به آن فراهم می‌کند. از دیگر سو همین میدان ورزش که برای بخشی از جامعه قابل دسترسی است خود در حال تولید کنش‌های ورزشی طبقاتی است.

تولید ورزش‌هایی چون تنیس، اسکی، تیراندازی و گلف برای آنانی که به منابع پولی دسترسی دارند و سوق‌دادن افراد طبقات پایین‌تر به سوی رشته‌های رزمی، کشتی و وزنه‌برداری، چرا که کارکردی که هرکدام از این گروه ورزش‌ها انجام می‌دهند با کدهای طبقاتی همساز و همسان است.

موضوع قابل تامل این است که اگرچه رسانه از یک سو نقش زیادی در تولید این شکل از ورزش و تبدیل آن را به کالا دارد، در دیگر سو می‌تواند با رجوع به رسالت اصلی خود یعنی آگاهی بخشی و جریان‌سازی دست‌کم در ورزش زنان نقشی موثر و مثبت بازی کند.

در ایران رسانه‌ها غالباً به دلیل عدم سودآوری به ورزش زنان نمی‌پردازند. به عبارت دیگر رسانه‌های ورزشی در ایران، عملاً ویژه مردان هستند و اگر آنان را «تریبون‌های مردانه» بنامیم، سخن به گزاف نگفته‌ایم. به تبع خبرها و تحلیل‌هایی که هرازچندگاهی هم از ورزش زنان منتشر می‌شود آمیخته با انواع کدهای جنسیتی مردانه است.

تعداد رسانه‌هایی هم که به‌طور خاص به ورزش زنان می‌پردازند از انگشت‌های یک‌دست کمتر است و میزان بازتاب این اخبار در همه رسانه‌ها به ۵ درصد هم نمی‌رسد. این امر دلایل متعددی دارد. تغییر اشکال متعارف خبررسانی و میان‌داری رسانه‌های دیجیتال و جایگزینی آن با اشکال قدیمی‌تر، رسانه را وارد عرصه اقتصاد گیگی کرده و آن را به کلیک و لایک و فروش حجم اینترنت وابسته ساخته است.

این در حالی است که جذابیت ورزش مدرن هم به تبلیغات، تاکید بر جنسیت‌زدگی و کالایی‌شدن بدن‌ورزشکار مشروط شده است. حال در این شرایط ورزش زنان در ایران به دلیل خاص‌بودگی‌های فرهنگی و سیاسی هم در یک حصار مضاعف قرار گرفته و عملاً توسط رسانه بازپس زده می‌شود.

با این اوصاف است که بار مسوولیت همان تعداد معدود رسانه که علی‌رغم همه محدودیت‌ها در حال بازتاب و فعالیت در حوزه ورزش زنان‌اند سنگین‌تر خواهد بود. بررسی انتقادی ورزش زنان، رویکردها و مناسبات جاری بر آن با درنظر گرفتن فقدان امر آموزش و امکانات متناسب، پرهیز از تکرار ادبیات گفتمان غالب و تجاری، کالایی و جنسیت‌زده و دوری از نخبه‌گرایی و عدم ایجاد زمینه برای سلبریتی‌پروری از مهم‌ترین اموری است که این رسانه‌های فعال در ورزش زنان ایران می‌توانند انجام دهند.

شاید بیش از اندازه خوش‌بینانه باشد اما به نظر می‌رسد هدایت بخشی از مناسبات حاکم بر ورزش زنان ایران به مسیری مترقی با توجه به این‌که هنوز حضور زنان ایران در ورزش نوپا است، راحت‌تر خواهد بود و بخشی از این تلاش یقیناً بر عهده رسانه است.

لینک کوتاه : https://www.afravarzesh.ir/?p=42922

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.