به گزارش “آی دبلیو اسپورتس” آژانس ورزش زنان ایران؛ مریم آچاک یکی از اعضای تیم شمشیربازی فلوره زنان ایران بود که در المپیک ۱۹۷۶ مونترال شرکت داشت و پیش از این در بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران نیز برای ایران مدال کسب کرده بود.
۴۵ سال پس از المپیک مونترال، برگزاری المپیک توکیو بار دیگر تنور بزرگترین رویداد ورزشی جهان را داغ کرده است. ۱۰ دختر ورزشکار ایران در المپیک ۲۰۲۰ حاضر هستند اما چراغ حضور ورزش زنان از دهها سال پیش برافروخته بوده است.
به بهانه برگزاری المپیک توکیو، مریم آچاک پیشکسوت بازیکن ساز شمشیربازی ایران و عضو تیم ۱۹۷۶ در گفتگوی ویژه با حامد اسماعیلی در آژانس ورزش زنان ایران شرکت کرده است:
خانه ای با عطر و بوی نقاشی، اپرا و ورزش
زمانی که یک دختر نوجوان بودم در اصفهان، والیبال بازی میکردم. پدر و مادرم اهل باکو در شوروی سابق و جمهوری آذربایجان فعلی بودند. بر خلاف برخی خانوادهها که دید مثبتی به ورزش دختران نداشتند، در خانواده ما نسبت به هنر و ورزش تشویق صورت میگرفت.
در خانه ما صحبت از نقاشی، اپرا، هنر و ورزش بود و همین موضوع، مسیر من و خواهرم را به سوی ورزش باز کرد. البته پدرم علاقهمند بود که به سمت هنر بروم چون نقاش خوبی بودم.
زمانی که به او گفتم میخواهم ورزش را به طور جدی در پیش بگیرم متعجب شد و فکر نمیکرد چنین تصمیمی بگیرم اما مخالفتی هم نکرد. البته او یک دوچرخه سوار بود.
تهران و اصفهان، قطب ورزش دختران بودند
ورزش دختران در آن زمان فراگیر نبود. در حقیقت ۲ مرکز اصلی برای دختران ورزشکار وجود داشت: یکی تهران و دیگری اصفهان و سایر فعالیتها در نقاط دیگر ایران، کمرنگ و پراکنده بود.
همه چیز برای یک دختر علاقهمند به ورزش، به خانوادهاش بستگی داشت. من با والیبال وارد ورزش شدم و بعد به تیم خانه جوانان اصفهان رفتم.
یک مربی شمشیربازی که مأموریت پیدا کرده بود که استعدادیابی کند من و گیتی محبان را استعدادیابی کرد و مسیر زندگی ما عوض شد. در آن زمان کسی از شمشیربازی چیزی نمیدانست. همه دخترها به سمت والیبال، دوومیدانی و بعدها بسکتبال و تنیس روی میز میرفتند و شمشیربازی یک رشته تازه وارد برای زنان بود.
به عنوان هدیه قهرمانی، ما را به المپیک مونیخ بردند
من غیر از المپیک ۱۹۷۶ در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ هم حاضر بودم اما به عنوان تماشاگر. پیش از المپیک مونیخ تیم ما در کشور قهرمان شد و به ما قول دادند که در صورت قهرمانی به آلمان برویم و المپیک را تماشا کنیم و این وعده هم عملی شد.
در ۵ دوره مسابقات جهانی شرکت کردیم
در هر صورت من و گیتی محبان وارد تمرینات جدی شمشیربازی شدیم و در نهایت با تیم ملی به نقطهای رسیدیم که در ۵ دوره مسابقات قهرمانی جهان و چندین دوره قهرمانی آسیا شرکت کردیم، در بازیهای آسیایی مسابقه دادیم و به المپیک رسیدیم.
در آن زمان از ۳ اسلحه شمشیربازی، دخترها فقط در اسلحه فلوره مسابقه میدادند و به همین دلیل غیر از ما، کسی در بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران و المپیک ۱۹۷۶ مونترال شرکت نداشت.
حضور در المپیک ۱۹۷۶ مونترال یک اتفاق بزرگ در زندگی ورزشی من بود اما نه این که به خاطر سفر به کانادا ذوق زده شویم. ما سالها به طور متوالی در حال حضور در مسابقات جهانی و قارهای بودیم.
تیم ما در ۳ دوره مسابقات قهرمانی اروپا در ایتالیا به عنوان تیم میهمان شرکت داشت که برای من خاطرهای به یاد ماندنی است. گرچه مدال ما در آن مسابقات قابل محاسبه نبود اما در آن زمان روی شمشیربازی ایران حساب باز میشد.
مربیان تهرانی، شاگردان خودشان را در تیم انفرادی گذاشتند
در آن زمان ۳ نفر در فلوره انفرادی مسابقه میدادند و من را در بخش تیمی گذاشتند. من از همه بهتر بودم اما مربیان تهرانی شاگردان خودشان را در ترکیب انفرادی گذاشتند.
سرهنگ بیژن زرنگار که از بنیان گذاران اصلی شمشیربازی ایران بود نظرش این بود که تهرانیها مسابقات انفرادی را بازی کنند. گیتی محبان و مهوش شفایی شاگردان ایشان بودند. بازیکنان بسیار خوبی بودند.
مربی من هم بیچکوف روس بود و با من ۴ ماه کار کرد. او یک مربی فوقالعاده بود و رییس فدراسیون شمشیربازی روسیه هم شد.
گیتی محبان هر چند سال یک بار به ایران رفت و آمد دارد و همدیگر را میبینیم. مهوش شفایی انستیتو شمشیربازی دارد و ژیلا الماسی هم تدریس میکند. از هم دور هستیم اما خاطرات شیرینی با هم داشتیم که هنوز با ماست.
وقفه ۱۰ ساله در شمشیربازی
بعد از انقلاب، بین فعالیت شمشیربازی وقفه ایجاد شد. ۱۰ سال تمام این رشته وجود نداشت زیرا میگفتند وسایلش از خارج از ایران آورده میشود و شرایط خاص این رشته فراهم نیست.
این اتفاق درست در زمانی افتاد که ما خود را برای المپیک سئول آماده میکردیم. ما در آن زمان در اوج قرار داشتیم. وقتی در جهانی شرکت میکردیم از پول (گروه) های خودمان، یکی دو گروه بالا میآمدیم.
تیم ملی شمشیربازی بانوان در بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران و المپیک ۱۹۷۶ مونترال شرکت کرده بود و در حال رشد بود. با تعطیلی شمشیربازی، همه افتخارات ما از بین رفت.
در بحبوحه انقلاب، مهوش شفایی و گیتی محبان برای ادامه تحصیل از ایران رفتند و ژیلا الماسی هم بورس گرفت و خارج شد. من ماندم و خواهرم ناهید که یکی از رکوردداران دو امدادی ایران در بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران بود و هنوز هم رکوردش را کسی نزده.
۱۰ سال طول کشید تا دعوت به کار شدم
۱۰ سال بعد از انقلاب آمدند و به من گفتند بیا و مربی شو. زمینهای از مربیگری نداشتم و خودم را ورزشکار میدیدم. هنوز هم این نگاه را دارم که مربی شمشیربازی باید خودش شمشیرباز قابلی بوده باشد.
در هر صورت پذیرفتم که شروع به تربیت دختران علاقهمند کنم و این اتفاق به تدریج رخ داد. سالها در اصفهان، من و گیتی محبان تیم را اول کشور میکردیم. بعد از انقلاب هم تلاش کردم خدمت کنم. ۱۰ بازیکن به تیم ملی دادم گرچه هرگز داعیه مربیگری نداشتم.
پیشنهاد کردم مربی از روسیه بیاورند اما کسی توجهی نکرد
شمشیربازی یک رشته گران در نظر عمومی است. شمشیربازی پیست و وسایل میخواهد و به همین دلیل من و تیم ۱۹۷۶، تنها نسلی هستیم که به المپیک رفتیم و پس از ما، کسی نیامد. چون شرایطش نبود. نه مربی وجود داشت و نه برنامه استعدادیابی. برای درو کردن محصول، باید اول آن بکارید و پرورش دهید.
در شمشیربازی، این که یک مربی کارآمد شما را آموزش دهد شرط اصلی است اما در ایران مربی نداریم. پیشنهاد کردم که با توجه به رابطه خوب ایران و روسیه، مربیانی از روسیه برای آموزش بیاورند که کسی پیگیری نکرد و همچنان این چرخه معیوب ادامه دارد و نتیجهاش هم این است که از المپیک و سطح اول آسیا دوریم.
در المپیک مونترال، ورزشگاه به احترام ایران ایستاد
رویداد المپیک ۱۹۷۶ مونترال برای ما از زمانی شروع شد که یک هواپیمای اختصاصی به ما دادند و در تمام هواپیما فقط ما ۵ نفر خانم بودیم و سایر کاروان، ورزشکاران نامدار ایران از رشتههای مختلف.
استقبال فوقالعادهای از ما در فرودگاه صورت گرفت. در آن زمان دولت ایران برای برگزاری المپیک به دولت کانادا کمک کرده بود. در مراسم افتتاحیه در زمان رژه تیم ایران، تمام ورزشگاه برای ایران به پا خاست.
پیام برای دختران ایران در المپیک توکیو
ایران در المپیک توکیو ۱۰ ورزشکار زن دارد در حالی که آرزوی من این بود که این تعداد، بیش از اینها باشد. ما باید ۴۰ ورزشکار در المپیک داشته باشیم نه ۱۰ نفر. حضور ۱۰ نفر چیزی نیست که بخواهیم بگوییم کار بزرگی انجام شده.
برای تک تک دختران ایران در المپیک آرزوی موفقیت دارم. آنها راهی که ما شروع کردیم را طی میکنند. پیام من به آنها، نمایش توان و اعتماد به نفس دختر ایرانی است. سرسخت و تسلیم ناپذیر باشید.